درباره شاری لاپنا؛ یکی از نویسندگان مشهور جنایی نویس/ رویای جنایینویسی!
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۹۰۲۶۶
شاری لاپنا در سال ۱۹۶۰ به دنیا آمد . رمانهای «غریبه ای در خانه»، «مهمان ناخوانده» و «کسی که می شناسیم» از آثار پرفروش این نویسنده هستند.
لاپنا قبل از اینکه استعداد نویسندگیاش را بشناسد وکیل و معلم زبان انگلیسی بوده است. در آن زمان فقط کار میکرده بعد از آنکه مادر میشود و مجبور بوده وقتش را بیشتر در خانه میگذراند به نویسندگی رومیآورد؛ نویسندگی، رویایی بود که به آن جامه عمل پوشاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نوشتن اولین رمان به نام «چیزهایی که پرواز می کنند» را در سال ۲۰۰۸ مخفیانه انجام میدهد؛ فقط همسرش میدانست که او داستان مینویسد.
ژانر مورد علاقه ی شاری لاپنا، هیجانی و معمایی است. خودش در این باره به رسانهها گفته است: « من با کتاب ها و فیلم های معمایی و هیجانی بزرگ شده بودم ولی هیچ وقت فکر نمی کردم از پس نوشتن این ژانر بربیایم. با نویسندگان زیادی صحبت کردم و متوجه شدم شباهت زیادی با آن ها دارم پس تصمیم گرفتم از نوشتن آثار ادبی دست بکشم و بدون آنکه به کسی بگویم، کاملا مخفیانه شروع به نوشتن یک رمان هیجانی کردم؛ میخواستم خودم را در معرض یک آزمون بگذارم ، ببینم میتوانم یا نه؟!»
درباره رمانهای معروف خانم نویسنده
«زن همسایه» یکی از رمان های پرفروش شاری لاپناست که مورد اقبال جهانی قرار گرفته و جوایز معتبر ادبی را هم نصیب نویسندهاش کرده است. این رمان توسط چند ناشر و مترجم در ایران هم ترجمه و منتشر شد و مخاطب کتابخوان ایرانی را با این نویسنده معمایی نویس آشنا کرد.
«زن همسایه» درباره زندگی یک زوج است. آن و مارکو کونتی در زندگی همه چیز دارند اما یک شب، زمانی که آن ها در خانه همسایه شان، مهمان هستند، جنایتی وحشتناک به وقوع می پیوندد. ابتدا همه انگشت اتهام را به سوی آن و مارکو می گیرند اما حقیقت، داستانی بسیار پیچیده تر از این ها است. کارآگاه راسباک می داند که این زوج آشفته، چیزی را از او پنهان می کنند... رمان زن همسایه، داستانی دلهره آور درباره فریب، دورویی و بی وفایی است که مخاطب را وادار می کند تا آخرین لحظه از این رمان، نفس خود را در سینه حبس نگه دارد.
شاری لاپنا درباره نوشتن این کتاب گفته که تنها چیزی که در ذهن داشتم یک ایده بود راجع به یک زوج که فرزندشان را در خانه می گذارند و به خانه همسایه می روند. میخواستم تا حدودی پدر و مادر را مقصر جلوه بدهم. این رمان را در طی شش ماه نوشتم و تا آن لحظه حس نمی کردم که نوشتن برایم اینقدر راحت است، تجربه جالبی برای خودم بود!
نوشتن رمان «غریبه ای در خانه» برای شاری لاپنا کمی متفاوت بود چون دومین اثر سختی های خودش را دارد و خواننده ها توقع بالایی از او داشتند. شاری وارد گود نویسندگی شده بود و توانسته بود خودش را به جایی که میخواست، برساند. او عادت نداشت با ویراستاران و ناشر متفاوتی کار کند و به خاطر قرارداد یک ساله اش، مجبور بود رمان «غریبه ای در خانه» را به اتمام برساند.
اما نوشتن رمان «مهمان ناخوانده» ماجرای جالبی دارد. خانم نویسنده این اثر را از کتاب«سپس هیچ کدام باقی نماندند» نوشته آگاتا کریستی الهام گرفته است. شخصیت های دو رمان قبلی شاری لاپنا، زن و شوهر بودند و او برای رمان سومش به شخصیت های بیشتری نیاز داشت. او میخواست زمان و مکان را هم پررنگتر وارد داستانش کند به همین خاطر یک هتل قدیمی شد لوکیشن او و فصل زمستان هم زمانی که وقایع داستانی در آن رخ میداد. یخ و سرما تنهایی و انزوا را بهتر منتقل میکرد و حس تنهایی مهم ترین چاشنی این داستان بود.
رمان «مهمان ناخوانده» چندین شخصیت دارد. یکی از این شخصیتها نویسندهای است که بسیار شبیه به خود شاری لاپنا، پرداخت شده است.
شاری لاپنا دراین باره گفته بود: «بله! شخصیت او شبیه خودم است. همانطور که او دوست ندارد در حین نوشتن داستان از وقایع آن بگوید من هم دوست ندارم در حین نوشتن داستان درباره آن صحبت کنم و حتی ترجیح می دهم بدون برنامه قبلی کار کنم و قطعا از پروراندن این شخصیت در رمانم لذت می بردم»
راوی های آثار شاری لاپنا کمی غیر قابل اعتماد به نظر می رسند؛ این راویها ممکن است به مخاطب دروغ بگویند و مخاطب تا انتهای داستان متوجه این مساله نمی شود.
لاپنا میگوید خلق این راوی ها کار آسانی نیست. پیشتر، ایشیگورو در رمان «بازمانده روز» و «هرگز رهایم نکن» این نوع راوی را خلق کرده بود. نویسنده در این رمانها راویهایی خلق کرده بود که خودشان هم نمیدانستند، اغفالگر هستند! من از نویسنده هایی که این کار را به خوبی انجام می دهند می ترسم به نظرم یک هنر است؛ نویسنده مجبور است مرموز باشد و البته این ویژگی بیشتر نویسندگان جنایی نویس است!
درباره چیزی که باعث هیجان شما میشود، بنویسید
مردم دوست دارند بدانند نویسندههایی که رمان های محبوبشان را می نویسند چه می خوانند، چطور زندگی می کنند و ....
شاری لاپنا، نویسنده ای کتابخوان است و نوشتن هم از کتاب خواندن دست نمی کشد. موضوعاتی که درباره آنها می خواند متنوع و گسترده است؛ کتاب های تاریخی، سرگذشت ها، داستانهای ادبی و ... او به تاریخ روسیه علاقه زیادی دارد و حتی درباره بیماران روانی هم مطالعه می کند. او می گوید: «بعضی نویسندهها وقتی در حال نوشتن یک رمان هستند دیگر سراغ کتاب خواندن نمیروند اما من اینطور نیستم. اگر موقع نوشتن، کتابی نمیخواندم، نمی توانستم آثار خواندنی هم خلق کنم. او به عنوان مدرس زبان انگلیسی، دانش آموزان را به خواندن کتاب های غیردرسی تشویق میکند چون معتقد است بچهها باید چیزی را بخوانند که دوستش دارند. از تجربه مادرانگیاش در این مورد میگوید: بچه های من کتاب خوانهای خوبی هستند اما از کتابهای درسی شان شکایت میکنند. در کانادا هنوز هم «ارباب مگس ها» و «داستان دو شهر» تدریس می شود. این کتابها خوب هستند اما باید نویسندگان جدید هم معرفی شوند. من برای پسرم «کاپیتان زیرشلواری» را خریدم و دخترم به خواندن آثار «مارگارت اتوود» علاقه دارد.»
شاری لاپنا به نویسندگان نو قلم توصیههایی دارد که خواندن آنها خالی از لطف نیست. او میگوید:« سالها طول کشید تا توانستم به جایی که میخواهم، برسم؛ نوشتن رمان هیجانانگیز.
همیشه فکر میکردم، شکست می خورم و نوشتن را مخفیانه انجام میدادم. درباره چیزی که باعث هیجان شما میشود، بنویسید حتی اگر طرح کلی در ذهنتان نداشته باشید. کتاب را برای فروش ننویسید چون هیچ کس نمیداند قرار است چه اتفاقی بیفتد. اگر موضوعی برای شما جذاب نباشد برای دیگران هم جذاب نخواهد بود و در اخر باید بگویم در نوشتن ریسک کنید. چیزی که یک رمان را اصیل می کند لحن و نحوه بیان آن است، اگر بتوانید همان لحن را در نوشته هایتان خلق کنید، قطعا خواننده های زیادی شما را دنبال خواهند کرد.»
ترجمه: زهرا زمانیان
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: کتاب ها راوی ها رمان ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۹۰۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهرههای مشهور ادبیات که مست عشق پارسا پیروزفر را دیدند | میرجلالالدین کزازی: از آغاز تا انجام، شادمان و خشنود بودم...| تصاویر
به گزارش همشهری آنلاین، روز جمعه ۱۴ اردیبهشت اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهرههای حوزه مولویشناسی و شمس پژوهی و شاهنامهپژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبانهای باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجتالله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.
در میان این چهرههای فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد به تماشای فیلم نشست.
پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزازیدر ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجتالله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام میداد.
او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد: من این تلاش و عزم را گرامی میدارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟ به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آنها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را میدهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق میکند.
ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.
سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامهنویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.
او با اشاره به شیوه روایت فیلم گفت: من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامهنویسی عرض میکنم که سالهاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقهمند به فیلمنامهنویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاهپیرنگ میبینم. آنها بسیار دوست دارند که فیلمنامهنویسی متفاوت را با روایتهای موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستانگویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامهنویسی ترجمه شده رجوع میشود.
ژاله آموزگاراین در حالی است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایتهای موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بیراه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستانگویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیشتر از او عطار و سنایی هم چنین تجربهای داشتند.
توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایتگری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتابهای خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.
جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاهتر نکنیمدر پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدمها بیآنکه خواسته باشیم، متولد میشویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه میزند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاهتر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخکامی و خشونت و نفرتپراکنی، میتواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شدهی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگنظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.
حسن فتحیاین اثر سینمایی بیهیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطرهای از دریای بیکران اندیشههای عرفانی است.»
در همین زمینه میرجلالالدین کزازی؛ استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامهپژوه در حاشیه اکران خصوصی «مست عشق» برای ادیبان و چهرههای فرهنگی درباره این فیلم اظهار کرد: از نگاهی فراخ و فراگیر، دید و داوری من درباره این توژینه داستانی یا فیلم این است که دستاندکاران و پدیدآورندگان آن در کار هنری که میخواستهاند کرد، کامدار بودهاند. توانستهاند به آن آماجها و آرمانهایی که در سر میپروردهاند، دست بیابند. از این دید این فیلم یکی از اندک فیلمهایی است که من از دیدن آن، از آغاز تا انجام فیلم، شادمان و خشنود بودم.
او افزود: آن دریافتی که این هنرمندان از چهره مولانا و منش و کنش او داشتهاند، در بخشی گسترده در این آفریده هنری بازتاب یافته است. دمهای دلپذیری را من به هنگام دیدن فیلم گذرانیدم اما چند ویژگی بیشتر بر من کارگر افتاد؛ بجز کارگردانی که هر چه در فیلم میگذرد به راستی به گونهای به او بازمیگردد زیرا اوست که سررشتهها را در دست دارد، خُنیا یا موسیقی فیلم بسیار بشکوه، کارساز و اثرگذار بود، به همان سان فیلم برداری آن. سه دیگر، آوابرداری این فیلم. از دید فنی این سه، نمود بیشتری در چشم من داشت.
کزازی درباره گفتوگوهای بین شمس و مولانا که از دید برخی، شاید برای مخاطب عام دیریابتر باشد و اینکه آیا فیلم توانسته شمایی از مولانا و شمس را به مخاطب عامتر معرفی کند، گفت: بیشینه این گفتوگوها چون از آبشخورها ستانده شده بود، از ویژگیهای بسیار پسندیده فیلم شمرده میشود اما زبان فیلم، شاید ناچار بودهاند من داوری نمیکنم، با زبان روزگار مولانا همیشه سازگار نبود، شاید میخواستهاند که بیننده امروزین بتواند پیوند بیشتری با فیلم بیابد. ببینندهای که با ادب پارسی و زبان مولانا به بسندگی آشنا نیست.
کد خبر 849267 منبع: ایسنا برچسبها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم پارسا پیروزفر بازیگران سینما و تلویزیون ایران مولانا سینمای ایران شهاب حسینی (بازیگر)